که یاد تو را در دلم تحمل میکنم…
من که هر چه میخواهم فراموشت کنم نمیتوانم ، کاش مثل.
تو میتوانستم آنطور فراموش کنم که حتی نام عشق
.
.
.
دیدی آن را که تو خواندی به جهان ” یارترین”.
سینه را ساختی از عشقش سرشارترین. آن که میگفت:
منم بهر تو غمخوارترین. چه دل آزار شد… چه دل آزارترین!
.
.
.
دل تــمام سلام های عــاشقــانه ام را شکــست …
روزگــار میخنــدی ؟ کمــی حــرمت نگــه دار
نمی بینــی سیــاهپــوش آرزوهایــم هستــم
.
.
.
دیدمت یک شب به دریا خیره بودی تا سحر …….
کاش دریای تو بودم دل به دریا میزدی ………
.
.
.
یک نفر می گوید شاید این رفع بلاست….
دل من سخت شکست، هیچ کس هیچ نگفت، غصه ام را نشنید؛
از خودم می پرسم……….”ارزش قلب من از شیشه ی یک پنجره هم کمتر بود؟
چرا به دستان کسی که بارها دلم را شکست بوسه نزنم؟
.
.
.
امشب دلم گرفته است. می خواهم از گرفته های دلم برایت بگویم
از ابرهای تیره ای که با نسیم خیانت به آسمان دلم آوردی.
می خواهم گریه کنم اما نمی توانم .
درباره این سایت